بحث حضور مربیان خارجی در فوتبال ایران موضوعی است که هراز چندگاهی به سوژه روز ورزرش کشور تبدیل می شود، بحثهایی در موردش به راه می افتد، تحلیلهای متفاوتی درباره اش ارائه می شود و …
به قلم ایمان پناهی (سردبیر خبرگزاری ورزش ایران ایپنا)
بحث حضور مربیان خارجی در فوتبال ایران موضوعی است که هراز چندگاهی به سوژه روز ورزرش کشور تبدیل می شود، بحثهایی در موردش به راه می افتد، تحلیلهای متفاوتی درباره اش ارائه می شود و جالب این که گاها شاهد موضعگیری های عجیبی در این زمینه هستیم که معمولا هم هیچکدام از مسائل عنوان شده به نتیجه ملموس نمی رسید و بافروکش کردن تب این قضیه مباحث همانطور نیمه کاره رها می شود تا تبی برای و جوی دیگر که به راه می افتد.
در این مقاله کوشش شده است بدون توجه به گرایش موافق یا مخالف و بی هیچ موضعگیری خاصی بار دیگر این مسأله مورد واکاوی قرار بگیرد و با نقد نظرات موافق و مخالف در این زمینه تلاش شود نتیجه ای روشن و قابل پذیرش و اجرا حاصل گردد.
مربیان خارجی؛ چرایی و چگونگی
اصولا چرایی حضور مربیان خارجی در فوتبال ایران مشخص است چون وقتی از این دسته مربیان صحبت می کنیم منظورمان افرادی از فوتبال عراق، عربستان، افغانستان و حتی کره و ژاپن نیست! منظور از مربیان خارجی معطوف است به مربیانی از سطح اول فوتبال دنیا شامل اروپا و بخشی از آمریکای جنوبی.
دلیل روشنش هم فاصله چند دهه ای فوتبال ایران با کشورهای این حوزه است خصوصا در زمینه ساختار، سخت افزار و فن فوتبال.
وجود چنین فاصله ای ایجاب می کند با استفاده از دانش بالاتر از دسته از مربیان بتوانیم فوتبالمان را سطح به سطح پیش ببریم و در صورت رشد سایر موارد لازم مثل تشکیلات به روز و پویا، مثل گسترش کمی و کیفی امکانات سخت افزاری شامل تمام نیازهای لجستیکی و سرمایه گذاری های زیربنایی، این امکان دست بدهد که به سان کشورهایی مثل ژاپن و کره جنوبی فاصله فوتبالمان را با فوتبال روز اروپا کمتر و کمتر کنیم.
در مورد چگونگی استفاده از مربیان خارجی مباحث بسیاری تا به امروز مطرح شده است. شاید بتوان عنوان کرد فوتبال ما بدترین استفاده را از مربیان خارجی می کند، چطور؟ در فوتبال ما به صورت مقطعی از چنین مربیانی استفاده می شود، چه در تیم ملی و چه در باشگاهها که بی رودربایستی باید گفت این شکل استفاده از مربیان خارجی در هر سطحی که باشند فقط پول دور ریختن است چون استفاده کوتاه مدت از آنان در عمل فقط فرصت هدایت تیمها را به مربیان خارجی می دهد.
در صورتی که آنها باید با حضور بلندمدت خود بتوانند در ۲ زمینه کارایی داشته باشند؛ اول انتقال دانش فوتبال و مربیگری و دوم اصلاح ساختار فنی فوتبال کشور که تکرار می کنم این ۲ مقوله تنها زمانی به وقوع می پیوندد که ما بتوانیم در پروسه های بیش از ۵ سال از مربیان خارجی استفاده کنیم.
نکته دومی که در این زمینه باید موردتوجه قرار گیرد این که استفاده از چنین مربیانی در سطح باشگاهها به مراتب تأثیر بیشتر و بهتری نسبت به حضور آنان در تیمهای ملی دارد. در تیم ملی یک مربی بزرگ باید حضور داشته باشد تا حاصل کار ساختاری مربیان خارجی باشگاهی را در قالب تیم ملی هماهنگ و هدایت کند. در حقیقت ایجاد بن مایه های تاکتیکی صحیح در باشگاهها زمینه را برای اعتلای فنی تیم ملی هم فراهم می کند.
نکته آخر این که بخش مهمی از مربیان کاربلد خارجی باید بتوانند در رده های پایه به فعالیت بپردازند و با دادن آموزش صحیح به این نسل فوندانسیون فوتبال کشور را اصلاح نمایند.
در حقیقت رشد فوتبال در هر کشوری از بالا به پایین اتفاق نمی افتد، بلکه از رده های پایینی آغاز و در سطوح بالا رشد و گسترش می یابد.
دیدگاههای مخالف
طرح استفاده از مربیان خارجی مخالفان ساختاری ندارد بلکه اکثر مخالفتها مربوط می شود به مباحث کاربردی این موضوع.
قاطبه مخالفتها هم از سوی مربیان داخلی مطرح می شود که خب طبیعی هم هست که اینان در فکر حفظ جایگاه و درآمدشان از فوتبال کشور هستند به این دلیل که جای خودشان تنگ می شود و فرصتهای شغلی کمتری نصیبشان می گردد.
خارج از دایره مربیان، مخالفان چندان قدرتمندی در این زمینه وجود ندارد چرا که معمولی ترین علاقه مندان فوتبال کشور هم به فاصله بعید فوتبال کشورمان با فوتبال کشورهای پیشرفته در این زمینه آگاهند.
دیدگاههای موافق
پایه های نظری موافقان طرح استفاده از مربیان خارجی اکثرا همان مواردی است که در بحث چرایی و چگونگی حضور این دسته از مربیان مطرح شد.
این دسته از افراد کسانی هستند که نیاز حضور مربیان خارجی را حس کرده اند و اصرار دارند به استخدام و به کارگیری آنان به صورت مستمر و مدت دار می تواند دستکم از لحاظ فن فوتبال تحول عظیمی در این زمینه ایجاد کرد.
دیدگاههای مشروط
دیدگاه افرادی که به صورت مشروط موافق حضور مربیان خارجی در فوتبال کشور هستند از بسیاری جهات قابل تأمل است. در درجه اول این افراد معتقدند به دلیل ضعف ساختاری و نبود امکانات و تشکیلات مناسب استفاده از مربیان خارجی عملا وقت تلف کردن است و پول دور ریختن. اینان معتقدند تنها در بخشهایی باید از مربیان خارجی استفاده کرد که پتانسیل مربوطه وجود داشته باشد و همه چیز مهیای استفاده بهینه از آنها باشد.
نتیجه گیری
اصل غیرقابل اغماض این است که فوتبال کشور باید پیشرفت کند و قرار بر در جا زدن نیست. وقتی این اصل، محور تصمیمات و اقدامات حوزه فوتبال قرار بگیرد در ادامه تمام برنامه ریزیها براساس همین پیش فرض صورت می گیرد یعنی وقتی قرار بر پیشرفت فوتبال کشور باشد سیاستگذاریها باید به گونه ای باشد که ضعفهای موجود خواه ساختاری و تشکیلاتی باشد، خواه فقدان یا کمبود امکانات باشد و خواه قلت دانش فنی رفع شود.
وقتی بر این اساس برنامه ریزی شود قطعا فضایی حاکم خواهد شد که در آن هم استفاده از مربیان خارجی بازده بیشتری داشته باشد و هم مربیان داخلی در قالبی قرار بگیرند که هر چه سریعتر بتوانند فاصله فنی و رفتاری خود را با همتایان خارجی شان کم کنند اتفاقی که در کره جنوبی و ژاپن افتاد.
Saturday, 5 July , 2025