محمود نظری، کارشناس رشته تنیس روی میز اعتقاد دارد که این رشته می توانست در این 10 سال پیشرفتهای ماندگاری داشته‌ باشد.

محمود نظری، کارشناس رشته تنیس روی میز اعتقاد دارد که این رشته می توانست در این ۱۰ سال پیشرفتهای ماندگاری داشته‌ باشد.

دبیر سابق فدراسیون، سرپرست سابق تیمهای ملی، دبیر سابق کمیته فنی و برنامه ریزی فدراسیون، سرمربی در لیگ برتر، کاپیتان سابق تیم ملی جوانان در مسابقات آسیایی؛ اینها بخشی از عناوین محمود نظری پیشکسوت رشته جذاب تنیس روس میز است. وی در گفتگوی اختصاصی با روزنامه ابرارورزشی به سئوالات پاسخ داد که در ادامه خواهید خواند:

* عملکرد و جایگاه اخیر تنیس روی میز ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

– موضوع عملکرد را باید به ۲ بخش داخلی و خارجی تقسیم کرد؛ در بخش خارجی در کنار نتیجه قابل توجه کسب مقام سوم در بازیهای آسیایی که در بدترین شرایط چندساله اخیر ژاپن با آنها روبرو شدیم و توانستیم از این شانس با داشتن ۳ لژیونری که سالهاست در فرانسه تمرین می کنند، استفاده کنیم. متاسفانه فرصت تاریخی کسب سهمیه تیمی المپیک را طی دو دوره المپیک ۲۰۲۰ و ۲۰۲۴ از دست دادیم همچنین نتایج ما در چند ساله اخیر در رقابتهای اصلا مطلوب نبوده بخصوص در بخش بانوان که از مسابقات جهانی سال ۲۰۱۸ در هالمستاد سوئد تاکنون علاوه بر عدم توفیق در نتایج متاسفانه حمایت درخوری از جوانان بسیار مستعد مانند شیما صفایی، پریناز حاجیلو و … نداشته ایم .

در رده های سنی پایه بنیامین فرجی که محصول زحمات پدرش و هیات تنیس روی میز استان تهران بوده توانسته در انفرادی نتیجه ای عالی به دست آورد اما چون این خروجی یک سیاست یکپارچه و برنامه ریزی شده از سوی فدراسیون نبوده، عملا در نتایج تیمی که همین دو هفته پیش به دست آمد هیچ حرفی برای گفتن نداشتیم. به عبارت دیگر سایر بازیکنان ملی ما چون فرصت پیدا نمی کنند که در مسابقات خارجی به میزان لازم حضور پیدا کنند آمادگی لازم را در میدان مسابقه ندارند و فقط اگر کسی خانواده پولداری داشته باشد امکان حضور در میادین بین المللی را خواهد داشت. بطورکل اگر نتایج حاصل از درخشش موردی برخی بازیکنان که آنهم با امکانات شخصی و بدون حمایت و برنامه ریزی فدراسیون انجام شده را در نظر نگیریم، هیچ نشانی از نتایج مطلوب یا حداقل نتایج حاصل از برنامه ریزی و حمایت از سوی فدراسیون را نخواهیم یافت.

* آیا امکانات داخلی و خارجی مناسبی در اختیار ورزشکاران قرار می‌گیرد؟

– این بزرگترین گله بازیکنان و خانواده هایشان است چرا که در اعزامهای خارجی حمایت لازم را ندارند یا اکثرشان هیچ حمایتی نمی شوند و باید با هزینه شخصی اینکار را انجام دهند که اینکار عملا از عهده هر کسی بر نمی آید. اردوهای بین المللی ای که در آن شرکت می کنند که همیشه با تبلیغات رسانه ای گسترده ای همراه است عملا برای سایر کشورهای حاضر مفید است تا برای بازیکنان ما چرا که با کشورهایی که از نظر قدرت تنیس روی میز چند رده پایین تر از ایران هستند، برگزار می شوند. اردوهای داخلی هم که اصلا معلوم نیست چه هدفی را دنبال می کنند و با اردوهای کوتاه مدت چند روزه سر و ته داستان را جمع می کنند

* چه عواملی اتفاق تلخ پناهندگی باران ارجمند را رقم زد؟

– به نظر من اگر وزارت ورزش در مدیریت تنیس روی میز تجدید نظر نکند، بازهم تهدید خروج نخبگان وجود دارد. چرا باید ۸ نفر همراه با ۱۰ ورزشکار اعزام شوند اما نتوانند تسلط کامل بر امور داشته باشند؟ شک نکنید تهدید رفتن ورزشکاران نخبه باز هم وجود دارد. نوع مدیریت تنیس روی میز، ریسک خروج از کشور ورزشکاران نخبه را بالا برده و می‌برد. متاسفانه برای نخبگان و مستعدینمان ارزشی قائل نیستیم و آنها سردرگم هستند که با سیستم مدیریتی فعلی، سرنوشت ورزشی شان چه می‌شد؟

به طور مثال مدال آوران مسابقات جوانان آسیا در ۲۰۱۸ یعنی احمدیان، عباسی و امیری به چه سرنوشتی دچار شده اند؟ اینکه ورزشکار قهرمان تیم‌ملی باید مدام در فکر تامین منابع برای انجام تمرین و برای خارج رفتن و ارتقای رنکینگ جهانی به منظور اخذ سهمیه‌های جهانی، المپیک و کسب تجربه و پیشرفت مدام دغدغه داشته باشد، بزرگترین دلیل رفتن امثال باران هاست، دلیل بعدی نبود مربیان با تجربه و متعهد که بتوانند با ورزشکار ارتباط معنوی پیدا کند از دیگر دلایل است. در اینگونه سیستمها متاسفانه ورزشکار مدام تحت فشار روانی برای مدال آوری و موفقیت قرار می گیرد تا سیستم عملکرد خود را به رخ مقامات بکشد!

* آیا موفقیتهای بنیامین فرجی، پوششی بر روی مشکلات فدراسیون است؟

– متاسفانه در دوره های گذشته وزارت ورزش درخشش تک ستاره را به پای فدراسیون می نوشتند اما امیدواریم در دوره وزیر جدید عملکرد واقعی فدراسیون در همه ابعاد قهرمانی، همگانی، مالی، فنی و اخلاقی بررسی شود. با شناختی که از ظرفیتهای این ورزش در داخل کشور دارم، شک نکنید طی این ۱۰ سال می توانستیم هم مدالهای بیشتری کسب کنیم و هم به این مدالها گلخانه ای و هر از چندگاهی؛ متکی نباشیم.

* شما بیشتر درباره وجود باندبازی در این رشته صحبت کرده بودید؛ آن را در صورت امکان بیشتر باز کنید؟

– متاسفانه از راس هرم فدراسیون تا مباحث فنی و اجرایی و تیمهای ملی، این مهم کاملا محسوس است، توجه کنید که هیچ بازخوردی از عملکرد اعضای هیات رئیسه در ابعاد کمکهای مالی و فنی ارائه نمی‌شود و آنها مداوما در آن جایگاه حضور دارند! سرمربیانی داریم که ۱۰ سال آن سمت را بر عهده دارند و در جا می زنند اما تغییرات در دستور کار نیست. در سیستم اجرایی و کمیته ها هم کم و بیش چنین وضعیتی وجود دارد، هر کسی که مستقل و نام آور باشد، به نوعی کنار گذاشته می شود، بسیاری از نخبگان که می توانند کمک کنند خارج از گود قرار دارند.  خودتان قضاوت کنید اگر اسم اینگونه سیستمی باند بازی نیست، پس چیست؟

* در هیئتهای استانی چه می‌گذرد؟

– اغلب هیاتهای استانی مهندسی شده هستند و افراد حاضر نتیجه یک انتخابات با معنای واقعی انتخابات نیستند و همین امر موجب شده اختلافات شدیدی بین فعالین این ورزش در استانها ایجاد شود و بسیاری نیز خانه نشین شده اند، می توانم چندین هیات را نام ببرم که با دخالت فدراسیون و به نفع کاندید رئیس فدراسیون، انتصاب شده است و این میان مدیران کل نیز تحت فشار قرار می گیرند.

* مهندسی انتخاباتها چگونه از چشم ناظران دور مانده است؟

– به نظر نمی آید که ناظرین از این مسئله بی اطلاع باشند و بسیاری از مدیران کل استانها یا سایر کاندیداهای انتخابات هیاتهای استانی شاهد و گواه آن هستند اما چرایی بی تفاوتی آنها باید بررسی شود!

* فدراسیون فعلی گوشی برای شنیدن انتقادات دارد؟

– تا امروز دو موضوع بطور مکرر اتفاق افتاده اول اینکه هرکسی حتی اگر کمترین نقدی کرده از سمت خود برکنار شده یا محروم شده یا بایکوت شده و دوم اینکه در این سالها رییس فدراسیون حاضر نشده حتی یکبار پاسخگوی انتفادات انجام شده در گفتگو با خود منتقدین باشد.

* پیشنهاد شما برای نجات این رشته ورزشی چیست؟

– انتصاب سرپرستی کارآمد به مدت شش ماه تا یکسال، بازنگری همه انتخابات مسئله دار استانی در سالهای اخیر و انتصاب افرادی که منتخب واقعی استانها هستند به منظور تشکیل مجمعی فراگیر و سپس برگزاری قانونمند و بی طرفانه فدراسیون با تعهد عدم کاندیداتوری و حضور سرپرست در انتخابات.

* کلام پایانی؟

– باتوجه به اینکه هم پروسه انتخابات استانی طی ۱۰ سال اخیر آشکارا نوعی مهندسی و چینش مجمع فدراسیون را گواهی می دهد و هم بی برنامگی و اقدامات گلخانه ای و غیر سیستماتیک طی سالهای اخیر نهادینه شده و از طرفی واگرایی به جای همگرایی در بین خانواده این ورزش بیش از هر دوره دیگری منجر به چندپارگی و بعضا بی اخلاقی ها شده است. ناملایمات محسوس و خطر بی انگیزگی و خروج از کشور نخبگان به نوعی تهدید محسوب می شود، لذا به نظر بنده برای برون رفت از وضعیت موجود؛ دخالت وزارت ورزش با رویکرد تغییرات اساسی ضروری می باشد.

  • نویسنده : ایمان پناهی
  • منبع خبر : روزنامه ابرارورزشی